جملات عاشقانه..محبوب فان..

کلافه که می‌شوم
باید تویی باشد
تا مرا ببافد به آغوشش..

محبوب فان
بهار برای من
شالیزار گیسوان توست 
که در میان تارهایش 
می‌شود نفسی تازه کرد..

محبوب فان
جمعه مرد با احساسی‌ست
که دلش معشوقه‌ای زیبا می‌خواهد
که دست‌های ظریفش را بگیرد و ببوسد

جمعه زنِ دل نازکی‌ست
که دلش همزبانی می‌خواهد
با دست‌های قوی و انگشت‌هایی
آماده‌ی نوازشِ چند تار مو

جمعه وقتی این چیزها را ندارد
عجیب دلش می‌گیرد!

محبوب فان

بهار همین جاست
حوالی عطر گیسویش
روی این گونه‌های گل کرده
و دور و بر همین دست‌های لطیف
می‌دانی!
بهار همین کنار هم بودن‌هاست..

محبوب فان
بغل را دست کم نگیرید. بغل، آن هم از نوع سفت و محکمش، روح و روان را تازه می‌کند. این روزها، فقط به روبوسی اکتفا نکنید، همدیگر را به آغوش بکشید، دوست داشتن را بهم سرایت دهید..

محبوب فان
شادی‌هایت را
بر صورت من بریز فروردین من
و اضافه‌هایش را پست کن..

برای کسی که بهاری ندارد!
شادا بهار که دست مرا گرفته
نمی‌دانم به کجا می‌برد..

شادا من که دست بهار را گرفته
به خانه خود می‌برم..

محبوب فان
من دست‌هایم را به تو می‌سپارم 
تو شانه‌هایت را به من
پایانی زیباتر از این
برای دلتنگی نیست..

محبوب فان
سال نو می‌شود
وقتی تو پیراهن گلدارت
را بپوشی..

محبوب فان
بهار زمانی است که تو با منی
و شکوفه‌های احساسم 
کنار تو شکفته شود
عشق من!
بهار تکرار لحظه‌های بودن توست..


محبوب فان را به دوستانتان  معرفی کنید